چرا حجاب رو رعایت کنیم؟
چرا حجاب؟؟؟؟
به ادامه بروید....
چرا با حجاب شوم؟ چرا خود را پنهان کنم؟ گفتي چرا در حجاب باشم؟ چرا پنهان باشم؟ حجاب حصار زيبايي است در اطراف تو که از گزند وادث مصونت ميدارد. تو موجود با ارزشي هستي، اسرار عالم خلقت، در درونت نهفته است و تو پرورش دهندة آناني که عالم براي آن خلق شده؛ گل سرسبد عالم خلقت از دامان تو پابه عرصة وجود ميگذارد؛ تو کشتزار انسانيتي، کانون محبتي، معدن صفا و صميمت و آرامشبخش روح پرتلاطم انساني...
حجاب حريم مقدس و قلعه آرامش توست.
رسم است که هر چيز با ارزش را پنهان دارند تا از دستيرد نااهلان مصون و محفوظ باشد تو ني با حجاي باش تا اسراروجوديت، از ارزش نيفتند. اگر حجاب از اسرار عالم خلقت برداشته شود، قوانين عالم بهم ميخورد و عالم دگرگون ميگردد. چند کلمة رمز بر دفتري لشکرهايي را بحرکت در ميآورد، اما تا زماني که از نامحرمان در حجاب باشد ارزش دارد واگر کشف شود بيارزش خواهد شد.
تو مادري؛ جايگاهت بسيار رفيع است و خداوند متعال تو را بسيار شايسته و زيبا براي بقاء، سلامت و آرامش نسل آفريده، در درونت گنجهايي از اسرار عالم خلقت به وديعه نهاده؛ تو تنها يک جسم نيستي؛ تو يک منظرة شهوتانگيز نستي؛ اسباب دست هوسبازان نيستي؛ کالاي تبليغاتي نيستي؛ جاذبهات براي انحطاط و نابودي جوامع بشري نيست بلکه حجاب با حقيقت وجودت توأم است و ارزشت را براي هميشه حفظ ميکند و آن را تداوم ميبخشد.
با برداشته شدن حجاب شخصيتت تغيير نموده و در حد عروسک باقي ميماند و مانند اسرار و رموز کشف شده، ماهيتت تغيير ميکند و ارزش وجوديت از دست ميرود اما با حفظ حجاب رمز آرامش و اقتدار هر اجتماعي، محل پرورش حقيقتي؛ دامانت محل نزول ملائکه و وحي شکل گرفتن عدالت استع تو پرورش دهنده انبيائي. خداوند برترين مخلوق خويش را در دستان تو ميپروراند و تو در عالم بر والاترين جاياه قرار داري.
آنها که تو را بيحجاب کردند همانهايي هستند که تو را به بردگي کشاندند واز گوشتت خورشها ساختند و خوردند و در طول تاريخ از هيج جنايتي نسيت به تو دريغ نکردند و همجون حيوانات با تو رفتار کردند وامروز هم نسل همان زشت سيرتان،براي رسيدن به مقاصد شيطاني تو را وسيله قرار داده، وجود با ارزشت را هدف ساخته، و با جاذبهات سرماية ملل ضعيف را جذب نموده، و با تباه ساختن تو جوامع بشري را منحفط کردهاند.
حال وظيفة توست مه خود را بازشناسي و خود را به رايگان در اختيار اهداف شياطين پليد قرار ندهي، عظمت تو در هنر و خلاقيت توست و جامعه بشري نيز نيازمند سرمايههاي عظيم وجودت. تو انسانپروري و در وجودت عاليترين عواطف و صفات متعالي انساني وجود دارد.
جسم تو تنها ملاک ارزش و شخصيت تو نيست، خالق هستي پس از آنکه همه خوبيها را در جان و جسم تو قرار داد پوششي براي جسم و جانت نهاد تا گنجهاي وحودي تو بدست نااهلان و ناکثان غارت نشود. عفت و حياء پوشش جان توست تا طالبان حقيقي خويش را محک بزني و شيادان و مفسدان رااز صالحان بازشناسي.
حجاب پوشش جسم توست،
چرا که پيامبر(ص) با دست مبارکش آن را براي تو به ارمغان آورد، تا با استفاده از آن به امنيت برسي و با وقار و آزادي در جامعه ظاهر شوي و شيريني و جذابيت وجودت سبب نشود که ميکريها و انگلهاي جامعه حقيقت وجود تو را تهديد نموده و آن را به فساد و تباهي بکشانند.
تو با حجاب خويش جسمت را محصور آن ميکني که جانش در حصار تو است و به آن شور و نشاط ميبخشي که شر و نشاطش از آن تواست، در زندگي و در پناه اين دژ محکم ميتواني مرد را شيفته و يار و مددکار خويش قرار دهي و حال آنکه اگر حجابت را برداشتي و گوهر وجود خويش را در کوچه و خيابان ريختي و به هر هرزة تماشاگري خودفروشي کردي و گوهر حقيقي وجودت را از صدف بيرون افکندي ديگر اين گوهر رنگ شده و پايمال شده و بدلي چه ارزشي خواهد داشت و آيا انتظار داري چيزي که خودت آنرا به رايگان فروختهاي و در زبالهدان خاطر هر کس و ناکسي افکندهاي به قيمت بخرند؛ تو که بهار عمرت را به غارت گذاشتهاي و سرمايههاي وجود خويش را به فراموشي سپردهاي و براي خود ارزش و بهايي قائل نشدهاي چگونه انتظار داري که ديگري هستي خويش را نثار همزيستي با تو نمايد.
تو همانند گلي هستي که چون عطر و طراوت وجود خويش را در اختيار هر چرنده و نشخوارکنندهاي بگذارد بيدرنگي چون متاع متعفني ميگردد که همه از آن گريزانند.
آري گوهر وجود خويش را در صدف حياء و عفت و حجاب پنهاندار تا غواصان کار آزموده و زجر کشيده را بشناسي، همانهايي که قدر گوهر ميشناسند و آن را گرامي ميدارند.
حجاب صدف است و گوهر گرانبها آن را ميشناسد. با حجاب شدن يعني به نمايش گذاشتن شخصيت واقعي زن و بيحجابي يعني پنهان شدن حقيقت و شخصيت زن در پوشش جاذبههاي جنسي.
باحجاب شدن يعني محدود کردنجسم و آزاد گذاردن روح و عقل و انديشه و حجاب در بيحجابي يعني عرياني جسم و پوشيدگي عقل و فهم و اراده.
هرچه از حجاب خويش بکاهي از شخصيتت کاستخاي و هر چقدر برعظمت روحت افزوده شود، از خباثت جسمت کاسته ميگردد؛ و زماني که عقل و علم و فهمت اوج گيرد، جسمت را پوشيده ميداري زيرا به حقيقت خويش رسيدهاي و هنگاميکه خود را شناختي حيوانيت خويش را در حد لزوم و انسانيتت را به اوج خواهي رساند و آنگاه است که جسمت ديگر سند افتخاراتت نميباشد چون جسمت پژمرده ميشود، ميپوسد و به خاک تبديل ميشود و تو همچنان زندهاي.
زمانيکه طراوت و شادابي بهار عمرت سپزي شد و جسمت پژمرده گشت تو هنوز به حقيقت خود باقي هستي و از ارزشت کاسته نشده است و ظهور ارزشهاي وجوديت را در همسر و فرزندانت خواهي يافت.
حجاب رمز و کليد گوهر گرانبهاي وجود توست، حجاب حفاظي براسرار حقيقت ذات توست که آن را پاس ميدارد؛ اين رمز و اسرار تنها به دست کسي بايد کشف شود که لياقت شناخت آن را دارد و به ارزش آن واقف است.
اگر حجابت برداشته شود گوهر و حقيقت وجود خود را فراموش خواهي کرد و آنگاه تو بايد به دنبال جلبنظر ديگران باشي و طراوت و شادابي کالبد فرسودنيت را به اين و آن ارائه کني؛ چون در تو سري نيست، گوهري نيست، بنابراين کالبدي ميشوي بدون حقيقت و مانندصدفي که گوهر خويش را رها کرده ميگردي.
تو که ارزش خويش را نشناختي و جسم خود را در اختيار ديگران قرار دادي، آيا باز انتظار داري که ديگران براي تو ارزش قائل شوند.
گنج وجوديت تا زماني که در پوشش زيباي حجاب باشد ارزشمند است و طالبات حقيقي، سرماية ارزشمند عمر خويش را به پاي آن نثار ميکنند و آن را گرامي ميدارند.
حجاب پيش از آنکه جسمت را پنهان دارد شخصيت و ارزشت را نمايان ميکند و وقتي حجاب از جسم برداشته شود بر روي مينشيند و افق ديد و انديشه را کور ميکند، برهنگي جسم، گرفتاري روح را در بردارد و زن بيحجاب، خودحجابي در برابر افراد جامعه است که فکر و احساسات جامعه را در پوشش هوس محدود ميکند و مسير زلال جامعه را گلآلود ميسازد.
حجاب يعني بهداشت رواني براي جامعه و بدحجابي يعني ظلم و تجاوز به حريم روح و افکار افراد جامعه، بدحجابي يعني سلب آزادي افراد جامعه.
بدحجاب ميکرب جامعه است که بر روح و افکار افراد رخنه ميکند و آن را مشوش ميسازد.
حجاب يعني تعالي و آرامش بدحجابي يعني اضطراب، نياز و تباهي.
حجاب پوششي است برجسم، آرامشي است برروح، بينشي است در جشم، قدرتي است در اراده، همتي است عالي، قلعهاي است نفوذناپذير، حريمي است مقدس، استوانهاي پابرجا، پناهنگامي است امن، خاري است در چشم دشمن، اندوهي برقلب شيطان، سپري است در برابر تيرهاي بلا، آبي است برآتش، امنيتي است برجامعه، تمرکزي است در حواس، اعتمادي است در زوجين و مهيمن شم الهي ميباشد.
حجاب سرماية عظيمي براي زن باصلابتي است که پردة سياهي برچشم هوسبازان و طماعان کشيده و سرمايههاي وجود خويش را در کنار گرم خانواده متمرکز نموده و با عزمي استوار و خلل ناپذير اولين هسته اجتماعي را پيريزي کرده است.
زني که با عظمت و شکوه خود را در فرزندان و همسرش جلوهگر ميسازد و حضورش در جامعه همراه با وقار و عفاف است.
زنان بدفرجام
رسول خدا(ص) فرمودند:
«ثلاثه لا يدخلون الجنه ابدا، الديوث و الرجله من النساء و مدمن الخمر»
سه گروه، هرگز داخل بهشت نميشوند:
1- ديوث: کسي که نسبت به عفت ناموس خود بيتفاوت است.
2- زني که خود را در لباس و حرکات و امور ديگر شبيه مرد سازد.
3- شرابخوار
زن و مرد برپاية تفاوتهاي جسمي و روحي از نظر لباس و حرکات باهم تفاوت دارند. به همين جهت مرد نبايد خود را در حرکات و لباس و زينت شبيه زن کند. زن هم نبايد خود را مردگونه نشان دهد، بلکه هر کدان بايد برطبق آن فطرت و طبيعتي که دروجودشان هست، لباس بپوشند و زينت کنند. و همانگونه عمل کنند که شايستة آن هستند.
رسول خدا(ص) فرمود:
خدا لعنت کند زناني که خود را شبيه مردان درآورند، و خدا لعنت کند مرداني که خود را شبيه زنان ميکنند.
در رساله مراجع آمده:
پوشيدن لباس مخصوص زنان براي مرد و همچنين پوشيدن لباس مخصوص مردان براي زن حرام است.
رسول خدا(ص) فرمود:
«خير شبابکم من تشبه بکهولکم و شر کهولکم من تشبه بشبابکم».
بهترين جوانان اشخاصي هستند که خود را در لباس و حرکات شبيه به پيرمردان کنند و بدترين پيرمردان افرادي هستند که خود را شبيه جوانان ميسازند.
حديث در پيامش ميگويد: جوانان در مسائل اخلاقي، عبادي و... از بزرگسالان متقي و دانا پيروي کنند، حتي در انتخاب لباس مانند آنها از رنگهاي زيبا و سنگين استفاده نمايند.
[ بازدید : 173 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]